باران و روزهای بارانی، برای هر یک از ما تداعیهای متفاوتی را به همراه دارد. گاهی به خاطر بارندگی و مهربانی آسمان بر زمین شاد میشویم و گاهی هم به اینکه خطر بیآبی کم رنگتر میشود امیدوار میشویم. گاهی هم فارغ از دغدغههای آب و بی آبی، در خاطرات تلخ و شیرین گذشته فرو میرویم. گاهی تنهایی را بیشتر از پیش لمس میکنیم و گاهی، اندوه و تنهایی را در صدای زیبای باران به فراموشی میسپاریم.
در زیر هر بارانی، در کنار ما انسانها، موجودات زندهی زیادی هستند که به آسمان نگاه میکنند. شاید تجربههای مشابهی را هم داشته باشند. هیچکس نمیداند. اما شاید بتوانیم با نگاه کردن به چهرههای خیس از باران حیوانات، برای لحظاتی یکپارچگی بیشتری با سایر موجودات زندهی عالم هستی را لمس و تجربه کنیم.